عید غدیر
عید غدیر
به دهم ز هجرت چو شد بی گمان ز ذی الحجه شد هیجدهم زمان
چو اعمال حج بر نبی شد تمام که آخر حج مصطفی شد عیان
به برگشتن از مکه در بین راه به امر نبی جمع شد کاروان
ز پالان اشتر فرازی درست که تا مصطفی راز دل را بیان
نموده بگوید وصی ام علی بود وی ولی و نماند نهان
به هر کس که من رهبر و سرورم علی هست مولا و سرور بر آن
علی همسر دخت من فاطمه به همراهیم از نکو همرهان
علی آن که دینم ز وی شد قوی دل مومنان از علی شادمان
علی اولین مرد مومن بود ز نام علی مومنان در امان
علی آن که تازد به سوی عدو علی آن که ترسد ز وی دشمنان
به معراج بودی علی همرهم به هر کار من بوده از محرمان
علی آن که باشد به ایمان قوی عدالت ز (عین) علی خود نشان
که (لام) علی ریشه از لافتی به (ی) ذات یکتا نهفته عیان
علی آن همان کان جود و سخا گدا از نگینش شدی کامران
علی خود حقیقت نشان از خدا دمی نفس خود را ندادی عنان
هر آنکو که بیعت کند با علی ز بود علی کس نبیند زیان
خدایا بده اصغری را توان
به مهر علی تا رود بر جنان